همیشه از خدا میخوام حسم بهت عوض نشه

هر وقت پرسیدی بهت بگم همین روزا آخرشه

همیشه از خدا میخوام برگرده روزام به عقب

چقدر خدا خدا کنم برای داشتنت یه شب

هنوز تو خاطر منی گرچه دلم ازت شکست

گرچه تو رفتی اما باز دلم به پای تو نشست حرفو

حدیثو طئنه هات به جای تو مونده برام

به جزء همین کنایه ها من از تو هیچی نمیخوام

چرا باور کردی به سر زدی تو الافی شده

کار این دل همش گوشه گیری  خیال بافی

واسه فراموش کردنت بگو هنوز مونده راهی

چه غروری داشت این مرد خدایی

چرا هرجا که زمین خوردیم ما پا نشدیم

آخر غصه رسیدو منو تو ما نشدیم

دلی که شکستو این غروری که ساده له شد

دفتر شعرامو باد بردو یه شهر عاشقت شد

روبه راهم رو به راهی که به تو تهش برسه

حالم این روزا یه جور دنیای بی استرسه

دلم این روزا یه غریبست برای تو یه بی نشونه

حتی بارون دیگه منو تو خیابونا نمی کشونه

همیشه از خدا میخوام اسمت بمونه رو لبام

به جزء خیال چشم تو چیزی ندارم تو شبام

همش یه گوشه اتاق تو فکر چشمات میشینم

تمام اون روزارو باز جلوی چشمام می بینم

تو همون آدم پر احساس هستی یانه

پای حرفات وعده هات قولات نشستی یا نه

کاشکی بودی کنارم این دل یکم آروم می شد

شایدم تو خوشی ها غرقی خوشی هستی یا نه

تو دلم رو دزدیدی بدون اینکه خواسته باشی

گفتن احساسم بت حالا شده پاشنه آشیل

عطرت عالوده بود تو نفسام پخش بود

واسه من لحن صدات قرص آرامش بخش بود

من پر از فکرو خیال با تو واسه آینده بودم

واسه تو حتی از خودم دل کنده بودم

اگه بودی خنده هات نفس می داد به یه طابوت

آخرش این نمی شد یکی بود یکی نبود

...........